بسم الله الرحمن الرحیم—اخیرادرماهواره ها شایع میکنند که ایران پیشرفتی ندارد ووضعیت اخلاقی چنان وچنین است همه روبه موت روبه قبله دراز کشیدنمنتظر دیدار حضرت عزرائیل علیه السلام هستند واگر شاهنشاه بود ایران هر دهکده اش یک دبی ؟ بود وما ایرانیان افرادی داریم که سنگ پای قزوین را از رومیبرند ودردنیا چنین افرادی پیدا نمیشود درانگلستان دراین مورد فرد به مرز خودکشی میرسد-درلندن که بودم تصور میکنم روزنامه اطلاعات بود خبرنگار چندی درلندن بوده است نوشت بود جنایت درلندن صدبرابر تهران است؟؟ معتادین مواد مخدر هزاربرابر تهران است وترافیک صدبرابر تهران است وصنایع دستی ایران ازترکیه وانگلستان بالا تر است؟؟ که همه ان درست برعکس بود- منشخصازمانی که درایران بودم میخ بی –بی –سی بودم واغلب دانشجویان ایرانی که به انگلستان امده بودند چنین بودندروزی خودمن شنیدم که جناب –بی بی-سی فرمودند مانمیخواهیم تمدن انگلستان رابه ایرانیان معرفی کنیم راست میگفت همه معتقد بودچیزی مهم درباره تمدن انگلستان بیان نمیکند درحالیکه حتی کشورهای فقیر افریقفائی اطلاعات انها درباره انگلستان از ایرانیان بیشتربود حتی درمسائل علمی انگلستان که بچه های ایرانی سرکلاس مات ومبهوت میشدند وظیفه ما این است که ایران را راهنمائی کنیم-شما به هوش حضرت استادسترگ ایت الله العظمی شهید دکترمرتضی مطهری رحمت الله علیه افرین میگویئد که فرمودند یک سیاه پوست زشتیداشت بچه ای راارام کند بچه مداوم جیغ میزد به شخصی گفت من بایدچکاربکنم ان فردگفت بچه رابه من بدهد بچه ارام شد وگفت دلیل اش ان است که از شمامیترسید ولی دراواخر فرماسونری ایران تقریبااز اواخرسال 48 فهمیدند ایران درحال ازدست رفتن است ومداوم هشدارمیدادندغرب کمی بفکر فرورفت که بعدانشالله بحث خواهم کرد- بی – بی- سی کمی بفکر فرورفت- زمانی که اقایان به غرب می امدند میدانستند که کوجکترین دهکده انگلستان چه فرودگاهی دارد وچه کالاهائی تولید میکند که تماما توسط دانشمندان تان دهکده است ونیازی به دانشمندان جهانی نداردمگر اندکی وقول داده بودند که شوروی رابه گردبگذارند ودربسیاری موادفوق العاده پیچیده مانندماهواره هم موفق شدند باوجودان شش کشور ابر قدرت تحقیقات بود که ششمی ان انگلستان بود سخت ناراحت بودن که چرا ششمی هستند- واز طرفی میدانستند که ایرانیان نسبت به ترکیه واعراب خلیج فارس بشدت حساس هستند ومداوم میگفتند که سیاست انگلیسی هاین است که اعراب سیر وپیشرفته وایرانیان گرسنه وعقب مانده باشند تا رام شوند وانگلیسی ها هم مداوم این امر تکذیب میکردند ومیگفتند ما گفتیم هم اعراب وهم ایر انیان بایدسیر وپیشرفته باشند ودرضمن هم ایرانیان میگفتند ماراچپاول وعقب نگه میدارند وپولش رادرترکیه خرج میکنند که مدتهادرست بود باز فرامسونری ایرانیان وابسته به انگلستان بیان کردنند چناچه پتروشیمی فارس وچند کارخانه معظم به ایران نیایدایران ازدست رفته است من نمیدانم چایادحضرت ایت الله شهیدبزرگوارجناب مستطاب دستغیب بزرگ رحمت الله علیه افتادم دونفردرمن تاثری شدیدی گذاشت کهمن باخودم میگفتم که حضرت سلمان رحمت الله قطعامانند ایشان بوده است یکی حضرت عظمت ایت الله دستغیب بزرگ رحمت الله علیه ودیگر مرحوم جناب اقای سلامی مسئول واحد کامپیتور واحدهای اموزشی- بهترین تعریف درباره حضرت ایت الله عظمت شهید دستغیب بزرگ رحمت اله علیه جنای اسصتادمعزز حضرت ایت الله مرحوم زبرجد رحمت الله علیه است که ایشان فردی بسیار دلسوز برای اسلام ومردم بودند بطوریکه ماموریتهائی به من میدادند که من میدانستم که امکان پذیر نیست ولی جرئت نمیکردمکه بگویم حضرت اقا بسیارخوش خیال هستند زیرا میدانستم که شب خواب ایشان نمیبرد وهمه اش درفکر است ولی نفس ایشان که بارهامن تجربه کردم نزدیک به معجزه بود فردی بازاری پیش من میامد ومیگفت اگر درفلان مسئله پول نیاز دارید من نظر دارم اتفاقا درهم مسئله بود وبدنبال ایشان بازاری هاثی دیگری هم میامدند- من روزی از دانشگاه خودم به مسجدعتیق که یکی از کهن ترین اثار باستانی شیراز است که به زمان یعقوب لیث میرسد میراث فرهنگی انز مان کوچکترین اقدامی نیمیکرد وهراستاندارجدیدی که میامد سری به انجا میزد و وعده ای میداد وعمل نمیکرد واین سنت زمان بود بعدا میگفتندکه روحانیت نخواسته است- درحدودچهارده نفر بودیم حضرت ایت الله نماز راخواندن وسپس سنت این بودکه ایشانروی پله اول منبر مینشستند واز افرادی که مسئولتیدرقبال مسجد ویاخیریه ومانندان داشتند بحث میشد که به کجا رسیدند ایشان از نمازکه بلند شدند فردی بسیار شیک واگر موی اش بور بودمانند اروپائیان بود درحالی کتاش روی شانه انداخته باخنده نزدایشان امد وفرمودمن سیصدهزارتومان از اردکان فارس که درحدودهشتادکیلومتری شیرازبرای شما فراهم کردم مر دم اردکان که امروزه سپیدان گفته میشود درشیراز شهرت به زرنگی وکوشش وفعالیت دارند ومسجدشیکی هم در شیراز ساختند ومن چند بار قبل از انقلاب به انجا سفر کرده بودم وقیافه شهر را مذهبی دیدم- حضرت اقا رحمت الله علیه فرمودندوضع شهر چطور است شما کاری برای جذب افراد میکنید فرمودن ماجوانان رابه مسجد جلب میکنیم ولی به محض انکه یک بست تریاک میکشند مسجد رها میشودوسراز موادمخدر درمیاورند- مشروب فراوان است قمارفراوان است اخیرادرباغات یک بهشت کوچک هم بوجودامده است رنگ حضرت اقا رحمت الله علیه بر گشت حالت دژم درایشان پیدار شد فرمودند کدام قشر سپیدان ترکیب –لر وترک وفارس است به همین علت رقابت وترکیب فرهنگهادرپیشرفت انجا موثرواقع شده است - ایشان باخنده فرمودندهمه قشرها- حضرت اقا رحمت الله علیه فرمودند اقایان چکار میکنند ایشان گفتند خیلی خوب کار میکنندمساجد وحسینه ها ومنازل هم فعال هستند-باز ایشان فرمودندکه شما که جلسات داشتید هنوز فعالیت میکنید گفت بله گروه مادرمساجد وحسینه ها ومنزل ها کهاغلب درمنزل من است جلسات داریم وافرادی جذب میکنیم وای استمرارانهاندارند وطرحی هم انشالله برای باغات داریم ایشان فرمودندشما مسابقه درست کنید وجایزه بدهیدفرمودند چنین میکنیم وسریال کریستال(بلوریجات که درهمه دنیا کالای ارزشمند ومناسب برای هدیه است) وسریال ظروف چیینی که این کالاراهم ایرانیان باب کردندغالبا پیراهن وکراوات ویامثلاخاتم وتابلوی نقاشی مانند ان میدهند حضرت اقا رحمت الله علیه فرمودند دوتا ازشاگردان من درحال اتمام دوره اشان هستند به محض انکه تمام کردند به اردکان میفرستم وشما هم جوانان بااستعدادراتشویق کنید که بیاینددر شیرازطلبه شوند- به هرسختی که باشد هزینه زندگانی انهارا تامین میکنیم وان اقا رفت حضرت اقا رحمت الله علیهدیگر منبر نرفتندتاامدند کنارافرادبنشیند فردی کهنزدیک ایشان بوداز من خواست که کنار ایشان بنشینم من سیگار کشیدن ایاشن بارها دیده بودم سیگارهما میکشیدند وپک ملایمی میزدند ودود تاحلقه گلو فرونمیرفت واصلا دودی نداشت این بار پک های تاریخی میزدندفرد کناردست من فرمودند درباره ان ماموریت من یک گزارشی بدهم ایشان فرمودند کهسرمن درد میکند وبشدت گرسنه هستم تاچهار ساعت نخوابم حال من درست نمیشود اجمال بگومیشود ویانمیشود ایاشن فرمودندباترفندهائی میشود جناقب حضرت اق فرمودندبعداز نماز هغرب وعشا بیا وشرح بده وبلند شدن وقیافه همچنان دژم بود ومنگفتم چناچه به خیابان برسد مسئله ساز میشود دنبال ایشان حرکت کردیم نزردیک درب شخص وارد شد تا حالت ایشان رادیدرنگ رخساراش قرمز شد وبلند گفت درمسجد دعوا شده وهمهایشان رابه سکوت وملایم بودن دعوت کردند وفردی درگوش ایشانچیزی گفت –ادامه دارد